چرا در بعضی روابط عاشقانه احساس میکنیم فقط یکی از طرفین درگیر است؟
در یک رابطهی عاشقانه کاملا مطلوب، هر دو طرف به یک اندازه سرمایهگذاری عاطفی، زمانی و انرژی میکنند. اما متاسفانه، گاهی اوقات این تعادل به هم میخورد و یکی از طرفین احساس میکند که بار اصلی رابطه را به دوش میکشد. این حس میتواند بسیار فرساینده و دردناک باشد و به مرور زمان باعث از بین رفتن علاقه و صمیمیت شود.

عدم وجود اهداف مشترک:
اگر دو طرف در مورد آینده رابطه و اهداف خود دیدگاه متفاوتی داشته باشند، ممکن است یکی از آنها احساس کند که سرمایهگذاری در رابطه بیفایده است.وجود مشکلات سلامت روان:
افسردگی، اضطراب و سایر مشکلات سلامت روان میتوانند بر روی توانایی فرد برای برقراری ارتباط و تعامل سالم در رابطه تاثیر بگذارند.از بین رفتن علاقه:
گاهی اوقات، به مرور زمان علاقه یکی از طرفین نسبت به طرف دیگر کم میشود و این موضوع باعث میشود که او در رابطه سرمایهگذاری کمتری انجام دهد.داشتن انتظارات غیرواقعی:
اگر یکی از طرفین انتظارات غیرواقعی از رابطه داشته باشد و به طور مداوم در حال قضاوت و انتقاد از طرف دیگر باشد، ممکن است طرف مقابل احساس کند که در رابطه به اندازه کافی خوب نیست.وجود الگوهای ارتباطی ناسالم:
الگوهای ارتباطی ناسالم مانند پرخاشگری، سکوت، یا دستکاری عاطفی میتوانند باعث شوند که یکی از طرفین احساس کند که در رابطه نادیده گرفته میشود و ارزش او نادیده گرفته میشود.اینها تنها برخی از دلایلی هستند که میتوانند باعث شوند در یک رابطه احساس کنیم فقط یک نفر درگیر است. شناخت این عوامل میتواند به ما کمک کند تا در روابط خود آگاهانهتر عمل کنیم و برای ایجاد یک رابطهی سالم و متوازن تلاش کنیم.
اگر در رابطهای هستید که احساس میکنید فقط یک طرف درگیر است، باید با طرف مقابل خود با صداقت و باز صحبت کنید و سعی کنید ریشه مشکل را پیدا کنید. در صورت نیاز، از یک مشاور متخصص کمک بگیرید.
چرا در بعضی روابط عاشقانه احساس میکنیم که فقط یکی از طرفین درگیر است؟
1. عدم ابراز علاقه کافی از سوی یکی از طرفین
یکی از شایعترین دلایل، کمبود ابراز علاقه و محبت از طرف یکی از زوجین است.این ابراز علاقه میتواند کلامی (گفتن دوستت دارم، تعریف و تمجید) یا غیر کلامی (لمس کردن، هدیه دادن، وقت گذاشتن) باشد.وقتی یکی از طرفین به اندازه کافی این ابرازها را انجام نمیدهد، طرف مقابل احساس میکند که در رابطه تنهاست و تلاشهایش دیده نمیشود.این کمبود ابراز علاقه لزوماً به معنای عدم وجود عشق نیست، اما میتواند ناشی از سبکهای دلبستگی متفاوت، ترس از آسیبپذیری یا عدم آگاهی از نیازهای عاطفی طرف مقابل باشد.باید با شریک عاطفی خود در مورد نیازهای عاطفی خود صحبت کنید و راهکارهایی برای رفع این نیازها پیدا کنید.
به خاطر داشته باشید که ابراز علاقه باید متناسب با شخصیت و نیازهای طرف مقابل باشد.
اگر مشکل حل نشد، مشاوره با یک متخصص میتواند کمککننده باشد.گاهی افراد به دلیل تجارب گذشته از ابراز احساسات خود می ترسند.در این صورت باید به آنها فرصت داد تا اعتماد کنند.
2. انتظارات غیرواقعی از رابطه
گاهی اوقات ما انتظارات غیرواقعی از رابطه داریم و فکر میکنیم که شریک عاطفی ما باید دائماً ما را خوشحال کند و تمام نیازهای ما را برآورده سازد. این انتظارات غیرواقعی میتواند باعث شود که احساس کنیم در رابطه تنها هستیم، زیرا هیچ کس نمیتواند تمام انتظارات ما را برآورده کند. به جای تمرکز بر اینکه شریک عاطفی شما چه کاری برای شما انجام میدهد، به این فکر کنید که شما چه کاری میتوانید برای او انجام دهید. انتظارات خود را واقع بینانه تنظیم کنید و بدانید که هیچ رابطهای کامل نیست. سعی کنید مسئولیت خوشحالی خود را بر عهده بگیرید و به دنبال راههای دیگری برای برآورده کردن نیازهای خود باشید. واقع بینی در روابط، کلید پایداری آن است.
3. عدم تعادل در میزان تلاش و سرمایهگذاری
در هر رابطهای، میزان تلاش و سرمایهگذاری هر دو طرف باید تقریباً برابر باشد. اگر یکی از طرفین بیشتر تلاش کند و بیشتر سرمایهگذاری عاطفی، زمانی و مالی انجام دهد، طرف دیگر احساس میکند که مسئولیت بیشتری بر دوش دارد و ممکن است خسته و دلسرد شود. این عدم تعادل میتواند باعث شود که یکی از طرفین احساس کند که در رابطه تنهاست. به میزان تلاش و سرمایهگذاری خود در رابطه توجه کنید و سعی کنید آن را متعادل نگه دارید. با شریک عاطفی خود در مورد این موضوع صحبت کنید و ببینید که آیا او هم همین احساس را دارد یا خیر. سعی کنید به طور مشترک برای بهبود رابطه تلاش کنید و مسئولیتها را به طور عادلانه تقسیم کنید. در نظر گرفتن این موضوعات میتواند از بروز احساس تنهایی در رابطه جلوگیری کند.
4. مشکلات ارتباطی
ارتباط موثر، یکی از مهمترین عوامل در یک رابطه سالم است. اگر شما و شریک عاطفیتان نمیتوانید به طور موثر با یکدیگر ارتباط برقرار کنید، ممکن است احساس کنید که در رابطه تنها هستید. مشکلات ارتباطی میتواند شامل عدم توانایی در بیان احساسات، عدم گوش دادن فعال، سوء تفاهمها و بحثهای مکرر باشد. سعی کنید احساسات خود را به طور واضح و با صداقت بیان کنید و به احساسات شریک عاطفی خود نیز گوش دهید. اگر مشکلات ارتباطی شما جدی است، به دنبال کمک یک مشاور باشید. ارتباط باز و با صداقت، پایه و اساس یک رابطه قوی است. بدون ارتباط، درک متقابل تقریبا غیرممکن است.
5. عدم صمیمیت عاطفی
صمیمیت عاطفی به معنای احساس نزدیکی و ارتباط عاطفی با شریک عاطفی است. این شامل احساس امنیت، اعتماد، درک و پذیرش است. اگر شما و شریک عاطفیتان صمیمیت عاطفی کافی نداشته باشید، ممکن است احساس کنید که در رابطه تنها هستید. برای افزایش صمیمیت عاطفی، سعی کنید بیشتر با یکدیگر وقت بگذرانید، در مورد احساسات خود صحبت کنید و به یکدیگر گوش دهید. به یکدیگر اعتماد کنید و از آسیبپذیر بودن نترسید. صمیمیت عاطفی، سوخت یک رابطه پایدار است. بدون آن، رابطه سرد و بیروح خواهد شد.
6. سبکهای دلبستگی ناسالم
سبکهای دلبستگی الگوهای رفتاری هستند که در دوران کودکی شکل میگیرند و بر نحوه ارتباط ما با دیگران در روابط عاشقانه تأثیر میگذارند. سبکهای دلبستگی ناسالم مانند دلبستگی اجتنابی یا دلبستگی مضطرب، میتوانند باعث شوند که در روابط احساس تنهایی کنیم، حتی اگر با کسی باشیم. در مورد سبک دلبستگی خود و شریک عاطفیتان تحقیق کنید و سعی کنید الگوهای رفتاری ناسالم خود را شناسایی کنید. درک سبک دلبستگی، کلید حل بسیاری از مشکلات رابطهای است. با شناخت الگوهای رفتاری خود، میتوانید تغییرات مثبتی در روابط خود ایجاد کنید. گاهی اوقات، آگاهی از این موضوع به تنهایی میتواند کمککننده باشد.
7. عدم حمایت عاطفی
حمایت عاطفی به معنای حضور در کنار شریک عاطفی در زمانهای سخت و ارائه حمایت و همدلی است. اگر شما یا شریک عاطفیتان به اندازه کافی حمایت عاطفی دریافت نمیکنید، ممکن است احساس کنید که در رابطه تنها هستید و کسی نیست که به او تکیه کنید.
سعی کنید در زمانهای سخت در کنار شریک عاطفی خود باشید و به او حمایت و همدلی ارائه دهید.
سعی کنید مشکلات خود را به طور مستقیم و با صداقت با شریک عاطفیتان در میان بگذارید و به دنبال راه حل باشید. از کمک یک مشاور برای حل مشکلات پیچیده استفاده کنید. فرار از مشکلات، فقط آنها را بزرگتر میکند.
9. عدم احترام متقابل
احترام متقابل، یکی از پایههای اصلی هر رابطهای است. اگر شما یا شریک عاطفیتان به یکدیگر احترام نمیگذارید، ممکن است احساس کنید که در رابطه تنها هستید و ارزشی برایتان قائل نیستند. عدم احترام میتواند شامل توهین، تحقیر، انتقاد دائمی و نادیده گرفتن نظرات و احساسات طرف مقابل باشد. همیشه با شریک عاطفی خود با احترام رفتار کنید و به نظرات و احساسات او اهمیت دهید. از توهین و تحقیر او خودداری کنید و به او نشان دهید که برایش ارزش قائل هستید. اگر احساس میکنید که مورد بیاحترامی قرار میگیرید، به طور مستقیم با شریک عاطفی خود در مورد این موضوع صحبت کنید. احترام متقابل، فضای امنی را برای رشد و شکوفایی رابطه ایجاد میکند. بدون احترام، رابطه به سرعت رو به زوال میرود.
10. مقایسه رابطه خود با دیگران
مقایسه رابطه خود با روابط دیگران، میتواند باعث ایجاد احساس نارضایتی و تنهایی در شما شود. شبکههای اجتماعی اغلب تصویری غیرواقعی از روابط دیگران ارائه میدهند و ممکن است شما فکر کنید که رابطه شما به اندازه روابط دیگران خوب نیست. این مقایسه میتواند باعث شود که به داشتههای خود در رابطه توجه نکنید و احساس کنید که در رابطه تنها هستید. از مقایسه رابطه خود با روابط دیگران خودداری کنید و به داشتههای خود در رابطه توجه کنید. تمرکز خود را بر روی بهبود رابطه خود با شریک عاطفیتان بگذارید و از مقایسه خود با دیگران دست بردارید. مقایسه، فقط باعث ایجاد احساس ناامنی و نارضایتی میشود.
11. نداشتن اهداف مشترک
داشتن اهداف مشترک، به شما و شریک عاطفیتان کمک میکند تا در یک مسیر حرکت کنید و احساس کنید که با هم هستید. اگر شما و شریک عاطفیتان اهداف متفاوتی داشته باشید، ممکن است احساس کنید که در رابطه تنها هستید و در مسیرهای جداگانهای حرکت میکنید. این عدم همسویی میتواند باعث ایجاد فاصله و تنهایی در رابطه شود. با شریک عاطفی خود در مورد اهداف خود صحبت کنید و سعی کنید اهداف مشترکی را پیدا کنید که هر دو به آن علاقهمند باشید. برای رسیدن به این اهداف مشترک با هم تلاش کنید و از یکدیگر حمایت کنید. اهداف مشترک، به رابطه شما جهت و معنا میبخشند. بدون اهداف مشترک، رابطه ممکن است به یک بنبست برسد.
12. غرق شدن در کار یا سرگرمیها
غرق شدن در کار یا سرگرمیها میتواند باعث شود که زمان و انرژی کافی برای شریک عاطفی خود نداشته باشید. این عدم توجه میتواند باعث شود که شریک عاطفی شما احساس تنهایی کند و فکر کند که برای شما اولویت ندارد. این بیتوجهی میتواند باعث ایجاد فاصله و تنهایی در رابطه شود. سعی کنید تعادلی بین کار، سرگرمیها و رابطه خود ایجاد کنید. زمان کافی برای شریک عاطفی خود اختصاص دهید و به او نشان دهید که برایتان مهم است. با او وقت بگذرانید، با او صحبت کنید و به او توجه کنید. این به او کمک میکند تا احساس کند که در رابطه تنها نیست و برای شما اولویت دارد. تعادل، کلید یک زندگی شاد و یک رابطه پایدار است.
13. عدم گذراندن وقت با کیفیت با هم
گذراندن وقت با کیفیت با شریک عاطفی، به معنای صرف زمان با یکدیگر بدون حواسپرتی و تمرکز بر روی یکدیگر است. این زمان میتواند شامل صحبت کردن، گوش دادن، انجام فعالیتهای مشترک یا صرفاً در کنار هم بودن باشد. اگر شما و شریک عاطفیتان وقت کافی با کیفیت با یکدیگر نگذرانید، ممکن است احساس کنید که در رابطه تنها هستید و از یکدیگر دور شدهاید. برای گذراندن وقت با کیفیت با شریک عاطفی خود برنامهریزی کنید و از این زمان به نحو احسن استفاده کنید. در طول این زمان، از حواسپرتیها دوری کنید و تمام توجه خود را به شریک عاطفی خود معطوف کنید. کیفیت، مهمتر از کمیت است. حتی یک زمان کوتاه با کیفیت، میتواند تاثیر مثبتی بر رابطه شما داشته باشد.
14. نادیده گرفتن نیازهای جنسی
رابطه جنسی، یکی از جنبههای مهم هر رابطه عاشقانه است. نادیده گرفتن نیازهای جنسی یکی از طرفین یا هر دو طرف، میتواند باعث ایجاد نارضایتی، سرخوردگی و احساس تنهایی در رابطه شود. اگر نیازهای جنسی شما و شریک عاطفیتان برآورده نشود، ممکن است احساس کنید که از یکدیگر دور شدهاید و در رابطه تنها هستید. با شریک عاطفی خود در مورد نیازهای جنسی خود صحبت کنید و سعی کنید راهی برای برآورده کردن این نیازها پیدا کنید. اگر مشکلات جنسی دارید، به دنبال کمک یک متخصص باشید. رابطه جنسی، فقط ارضای نیازهای فیزیکی نیست، بلکه یک پیوند عاطفی نیز هست. نادیده گرفتن آن، میتواند آسیب جدی به رابطه وارد کند.
15. تغییر شخصیت یا رفتار
گاهی اوقات، افراد در یک رابطه سعی میکنند شخصیت یا رفتار خود را تغییر دهند تا مورد پسند شریک عاطفی خود قرار گیرند. این تغییر میتواند باعث شود که احساس کنید خود واقعی خود نیستید و در رابطه تنها هستید. اگر احساس میکنید که مجبور هستید شخصیت خود را تغییر دهید تا در رابطه بمانید، احتمالاً در رابطه اشتباهی هستید. همیشه خود واقعی خود باشید و سعی نکنید شخصیت خود را برای کسی تغییر دهید. اگر شریک عاطفی شما شما را به خاطر خودتان دوست ندارد، ارزشش را ندارد که با او باشید. تغییر خود برای جلب رضایت دیگران، به تدریج شما را از خودتان دور میکند. این کار فقط به احساس تنهایی بیشتر منجر میشود.







گاهی یکی از طرفین رابطه آنقدر خودش را وقف طرف مقابل می کند که فراموش می کند خودش هم نیاز به توجه دارد. این اشتباه را من هم مرتکب شدم، وقتی تمام انرژی ام را گذاشتم تا دیگری خوشحال باشد اما خودم خالی شدم. یاد گرفتم که نباید آنقدر درگیر نیازهای طرف مقابل بشویم که وجود خودمان را نادیده بگیریم.
یکی دیگر از اشتباهات این است که فکر کنیم طرف مقابل باید دقیقا مثل ما رفتار کند. من همیشه انتظار داشتم طرف مقابل مثل من حرف بزند یا عشق نشان دهد، اما بعد فهمدم که هرکس زبان عشق خود را دارد. نباید توقع داشته باشیم که دیگری دقیقا طبق الگوهای ذهنی ما رفتار کند. گاهی تفاوت ها هستند که رابطه را زیبا می کنند.