چرا در بعضی روابط عاشقانه احساس تنهایی میکنیم؟
احساس تنهایی در یک رابطه عاشقانه، تجربهای دردناک و گیجکننده است. این حس میتواند به مرور زمان باعث فرسایش رابطه و ایجاد نارضایتی عمیق شود. اما چرا با وجود حضور فیزیکی یک شریک عاطفی، احساس تنهایی به سراغمان میآید؟
دلایل متعددی میتوانند در این احساس نقش داشته باشند. در ادامه به دوازده نکته مهم اشاره میکنیم که میتوانند چرایی این احساس را روشنتر کنند:
- 🌐
عدم صمیمیت عاطفی:
وقتی ارتباط عمیق عاطفی وجود ندارد، حتی اگر با هم زندگی کنید، احساس میکنید از نظر احساسی جدا هستید. - 🌐
کمبود ارتباط کلامی معنادار:
صحبت کردن در مورد مسائل روزمره با گفتگوی صمیمانه در مورد احساسات، ترسها و آرزوها متفاوت است. کمبود دومی میتواند منجر به تنهایی شود. - 🌐
عدم درک متقابل:
اگر احساس میکنید حرفهایتان شنیده نمیشود و درک نمیشوید، گویی دارید با یک دیوار صحبت میکنید. - 🌐
تفاوت در نیازهای عاطفی:
شاید یکی از طرفین به توجه و محبت بیشتری نیاز داشته باشد که توسط دیگری برآورده نمیشود. - 🌐
سبکهای دلبستگی ناسالم:
افرادی با سبکهای دلبستگی مضطرب یا اجتنابی ممکن است به دلیل ترس از صمیمیت یا طرد شدن، احساس تنهایی بیشتری را تجربه کنند. - 🌐
نادیده گرفته شدن نیازهای فردی:
اگر یکی از طرفین به طور مداوم نیازهای خود را نادیده بگیرد تا دیگری را راضی نگه دارد، احساس فراموش شدن و تنهایی میکند. - 🌐
نداشتن فعالیتهای مشترک:
اگر تمام وقت خود را جدا از هم سپری میکنید، فرصتی برای تقویت پیوند عاطفی و ایجاد خاطرات مشترک نخواهید داشت. - 🌐
حل نشدن تعارضات:
وجود تعارضات حل نشده و خشم انباشته شده، دیواری بین شما ایجاد میکند و ارتباط عمیق را غیرممکن میسازد. - 🌐
نبود حمایت عاطفی:
در زمانهای سخت، نیاز به حمایت عاطفی از طرف شریک زندگی امری حیاتی است. عدم وجود این حمایت، احساس تنهایی و انزوا را تشدید میکند. - 🌐
نگاه بیش از حد به تلفن:
وقتی تمام مدت به جای صحبت کردن با همسرتان سرتان توی تلفن است، یعنی ترجیح میدهید در دنیای مجازی باشید نه در کنار او. - 🌐
سرزنش کردن دائم یکدیگر:
وقتی یکی از طرفین دائم در حال سرزنش کردن طرف مقابل است، او احساس ارزشمندی نخواهد داشت. - 🌐
درون ریزی احساسات:
وقتی یکی از طرفین احساسات خود را درون ریزی میکند، طرف مقابل احساس می کند که آن فرد از او فاصله گرفته است.
درک این عوامل، اولین قدم برای رفع این مشکل است. شناسایی ریشه اصلی تنهایی، به شما و شریک زندگیتان کمک میکند تا راهکارهای مناسب را برای بهبود رابطه و ایجاد صمیمیت بیشتر پیدا کنید. تلاش برای برقراری ارتباط موثر، ابراز احساسات، وقت گذاشتن برای یکدیگر و درک نیازهای همدیگر، گامهای مهمی در جهت غلبه بر احساس تنهایی در یک رابطه عاشقانه هستند.
چرا در بعضی روابط عاشقانه احساس میکنیم که تنها هستیم؟
1. فقدان ارتباط عمیق عاطفی
ارتباط عاطفی چیزی فراتر از صحبت کردن در مورد امور روزمره است. این شامل به اشتراک گذاشتن احساسات، ترسها، آرزوها و آسیبپذیریها با یکدیگر است. وقتی این ارتباط عمیق وجود نداشته باشد، حتی در کنار شریک عاطفی خود، احساس تنهایی میکنید. نداشتن این ارتباط، مانند زندگی در یک جزیره جدا افتاده است، جایی که هر دو طرف در کنار هم هستند، اما نمیتوانند به عمق روح یکدیگر نفوذ کنند. برای ایجاد این ارتباط عمیق، لازم است فعالانه به یکدیگر گوش دهید، همدلی نشان دهید و فضایی امن برای بیان احساسات ایجاد کنید.
تمرین کنید که بدون قضاوت و با پذیرش به حرفهای طرف مقابل گوش دهید. این کار میتواند دریچهای به دنیای درونی او باز کند. اگر این ارتباط وجود نداشته باشد، حتی در یک رابطه به ظاهر کامل، احساس تنهایی ریشه میدواند.
2. عدم درک و همدلی
درک و همدلی، به معنای توانایی قرار دادن خود در جایگاه دیگری و دیدن دنیا از دریچه چشم اوست.وقتی شریک زندگیتان شما را درک نمیکند یا به احساسات شما اهمیت نمیدهد، احساس تنهایی و انزوا خواهید کرد.شاید شما در حال تلاش برای بیان مشکلات و چالشهای خود هستید، اما طرف مقابل به جای همدلی، با نصیحت کردن یا کوچک شمردن مسائل، شما را بیشتر ناامید میکند.همدلی کردن به معنای تصدیق احساسات طرف مقابل است، حتی اگر با آن موافق نباشید.گفتن جملاتی مانند “متوجهام که چقدر ناراحتکنندهست” یا “میفهمم که چرا اینقدر عصبانی هستی” میتواند بسیار کمککننده باشد.
برای تقویت همدلی، سعی کنید فعالانه به حرفهای شریک زندگیتان گوش دهید و سوالات بیشتری بپرسید تا دیدگاه او را بهتر درک کنید.
نبود همدلی در رابطه، باعث میشود که احساس کنید دیده و شنیده نمیشوید و در نتیجه، احساس تنهایی تشدید میشود.
3. انتظارات برآورده نشده
هر فردی با انتظاراتی وارد رابطه میشود. این انتظارات میتوانند مربوط به حمایت عاطفی، صمیمیت جنسی، تقسیم وظایف، و یا اهداف مشترک باشند. وقتی این انتظارات برآورده نمیشوند، احساس ناامیدی و تنهایی میکنید. گاهی اوقات این انتظارات به درستی بیان نمیشوند و طرف مقابل از خواستههای شما آگاه نیست. در نتیجه، شما در سکوت رنج میبرید و احساس میکنید که به اندازه کافی مهم نیستید. برای جلوگیری از این مشکل، لازم است انتظارات خود را به طور واضح و با صداقت با شریک زندگیتان در میان بگذارید. این کار به او کمک میکند تا نیازهای شما را بهتر درک کند. در ضمن، باید انتظارات واقعبینانهای داشته باشید و درک کنید که هیچ رابطهای کامل نیست. برآورده نشدن انتظارات، میتواند منجر به احساس تنهایی، نارضایتی و فروپاشی رابطه شود.
4. عدم وجود زمان با کیفیت با یکدیگر
در دنیای پرمشغله امروزی، اختصاص دادن زمان با کیفیت به شریک زندگیتان بسیار مهم است.این زمان به معنای بودن در کنار هم بدون حواسپرتی، انجام فعالیتهای لذتبخش و ایجاد خاطرات مشترک است.وقتی این زمان وجود نداشته باشد، رابطه دچار رکود میشود و احساس تنهایی به وجود میآید.شاید شما هر روز با هم در یک خانه زندگی میکنید، اما به دلیل مشغلههای کاری یا خانوادگی، فرصتی برای صحبت کردن، خندیدن و لذت بردن از بودن در کنار هم ندارید.سعی کنید زمانی را به طور منظم برای با هم بودن اختصاص دهید.
این زمان میتواند شامل شام خوردن با هم، پیادهروی، تماشای فیلم، یا انجام هر فعالیت دیگری باشد که هر دو از آن لذت میبرید.
نبود زمان با کیفیت، باعث میشود که احساس کنید از شریک زندگیتان دور شدهاید و در نتیجه، احساس تنهایی تشدید میشود.
5. عدم صمیمیت جنسی
صمیمیت جنسی، بخش مهمی از یک رابطه عاشقانه سالم است. وقتی صمیمیت جنسی وجود نداشته باشد یا رضایتبخش نباشد، احساس عدم ارتباط و تنهایی به وجود میآید. این موضوع میتواند دلایل مختلفی داشته باشد، از جمله مشکلات جسمی، مشکلات روانی، استرس، یا عدم علاقه. در این موارد، باید با یکدیگر با صداقت صحبت کنید و در صورت نیاز، از یک متخصص کمک بگیرید. صمیمیت جنسی فقط به رابطه جنسی محدود نمیشود، بلکه شامل نوازش، بوسیدن، در آغوش گرفتن و لمس کردن نیز میشود. برای تقویت صمیمیت جنسی، سعی کنید با یکدیگر صحبت کنید و نیازها و خواستههای خود را بیان کنید. فقدان صمیمیت جنسی، میتواند منجر به احساس تنهایی، ناامیدی و کاهش اعتماد به نفس شود.
6. عدم حمایت عاطفی
یکی از مهمترین جنبههای یک رابطه عاشقانه، حمایت عاطفی است. این شامل حمایت کردن از شریک زندگیتان در زمانهای سخت، تشویق او برای رسیدن به اهدافش، و پذیرفتن او همانطور که هست، میشود. وقتی این حمایت وجود نداشته باشد، احساس تنهایی و آسیبپذیری میکنید.
شاید شما در حال گذراندن یک دوره سخت در زندگی خود هستید، اما شریک زندگیتان به جای حمایت کردن از شما، به شما انتقاد میکند یا شما را سرزنش میکند. حمایت عاطفی به معنای گوش دادن فعالانه، همدلی کردن و ارائه کمکهای عملی است. برای ارائه حمایت عاطفی بهتر، سعی کنید به نیازهای شریک زندگیتان توجه کنید و به او نشان دهید که در کنارش هستید. نبود حمایت عاطفی، میتواند منجر به احساس تنهایی، بیارزشی و کاهش عزت نفس شود.
7. عدم وجود اهداف و ارزشهای مشترک
شاید شما به دنبال تشکیل خانواده هستید، در حالی که شریک زندگیتان قصد ندارد بچه داشته باشد. یا شاید شما به پسانداز کردن پول اهمیت میدهید، در حالی که شریک زندگیتان ولخرج است. برای حل این مشکل، لازم است با یکدیگر صحبت کنید و در مورد اهداف و ارزشهای خود به توافق برسید. نبود اهداف و ارزشهای مشترک، میتواند منجر به احساس تنهایی، ناامیدی و جدایی شود.
8. غرق شدن در شبکههای اجتماعی و دنیای مجازی
استفاده بیش از حد از شبکههای اجتماعی و دنیای مجازی میتواند باعث شود که از شریک زندگیتان غافل شوید و احساس تنهایی به وجود آید. وقتی زمان زیادی را در اینترنت میگذرانید، فرصتی برای ارتباط واقعی و معنادار با شریک زندگیتان نخواهید داشت. شاید شما در حال چت کردن با دوستان خود در اینترنت هستید، در حالی که شریک زندگیتان در کنار شما نشسته و احساس تنهایی میکند. برای حل این مشکل، سعی کنید زمان کمتری را در شبکههای اجتماعی بگذرانید و زمان بیشتری را به شریک زندگیتان اختصاص دهید. غرق شدن در دنیای مجازی، میتواند منجر به احساس تنهایی، انزوا و کاهش صمیمیت در رابطه شود.
9. وجود مشکلات حل نشده گذشته
مشکلات حل نشده گذشته میتوانند مانند باری سنگین بر دوش رابطه شما باشند و باعث ایجاد احساس تنهایی و نارضایتی شوند. وقتی مشکلات گذشته به درستی حل نشوند، به مرور زمان بزرگتر میشوند و رابطه را مسموم میکنند. شاید شما و شریک زندگیتان در گذشته یک دعوای بزرگ داشتهاید و هنوز نتوانستهاید آن را فراموش کنید. برای حل این مشکل، لازم است با یکدیگر با صداقت صحبت کنید و سعی کنید مشکلات گذشته را حل کنید. وجود مشکلات حل نشده، میتواند منجر به احساس تنهایی، نارضایتی و بیاعتمادی در رابطه شود.
10. مقایسه رابطه خود با روابط دیگران
مقایسه رابطه خود با روابط دیگران، یکی از بزرگترین اشتباهاتی است که میتوانید مرتکب شوید. هر رابطهای منحصر به فرد است و نمیتوان آن را با روابط دیگران مقایسه کرد. وقتی رابطه خود را با روابط دیگران مقایسه میکنید، فقط به نقاط ضعف رابطه خود توجه میکنید و از نقاط قوت آن غافل میشوید. این موضوع میتواند منجر به احساس تنهایی و نارضایتی شود. شاید شما در اینستاگرام عکسهای زوجهای خوشبخت را میبینید و فکر میکنید که رابطه شما به اندازه آنها خوب نیست. برای حل این مشکل، سعی کنید به جای مقایسه، بر روی بهبود رابطه خود تمرکز کنید. مقایسه کردن، میتواند منجر به احساس تنهایی، حسادت و کاهش اعتماد به نفس در رابطه شود.
11. عدم ابراز محبت و قدردانی
ابراز محبت و قدردانی، یکی از مهمترین راههای نشان دادن عشق و علاقه به شریک زندگیتان است. وقتی محبت و قدردانی در رابطه وجود نداشته باشد، احساس میکنید که دیده و شنیده نمیشوید و در نتیجه، احساس تنهایی تشدید میشود. ابراز محبت میتواند شامل گفتن جملات عاشقانه، انجام کارهای کوچک برای یکدیگر، و یا هدیه دادن باشد. شاید شما به طور معمول به شریک زندگیتان نمیگویید که چقدر دوستش دارید و از او قدردانی نمیکنید. برای حل این مشکل، سعی کنید به طور منظم به شریک زندگیتان محبت کنید و از او قدردانی کنید. فقدان ابراز محبت و قدردانی، میتواند منجر به احساس تنهایی، بیارزشی و کاهش صمیمیت در رابطه شود.
12. عدم وجود هویت فردی در رابطه
شاید شما تمام وقت خود را صرف شریک زندگیتان میکنید و هیچ وقت برای خودتان نمیگذارید. برای حل این مشکل، سعی کنید زمان بیشتری را به خودتان اختصاص دهید و به علایق خود بپردازید. از دست دادن هویت فردی، میتواند منجر به احساس تنهایی، وابستگی و کاهش عزت نفس در رابطه شود.







گاهی در رابطه می مانیم میان حرف های نزده و لحظه های از دست رفته… سکوت سنگینی که با وجود حضور فیزیکی همه چیز را خالی می کند. این اتفاق برای من هم افتاد وقتی فکر می کردم طرف مقابل خودش باید بفهمد چه در سر من می گذرد. اشتباه بزرگی بود. انباشت حرف های نگفته کم کم فاصله انداخت تا جایی که دیگر انگار با یک غریبه زندگی می کردم.
خیلی ها درگیر مقایسه مخرب می شوند بی آنکه بدانند هر رابطه ای زبان مخصوص به خودش را دارد. من ماه ها انرژی گذاشتم تا شبیه رابطه دوستم بشوم درحالی که فقط دارم اصل رابطه خودم را نابود می کنم.
تنهایی در رابطه وقتی بیشتر می شود که فکر می کنی طرف مقابل قرار است همه جا را پر کند. بعد می فهمی نه… بعضی خلأها مربوط به خودت است و ربطی به او ندارد. باید یاد بگیری با خودت تنها باشی تا در کنار دیگری غرق تنهایی نشوی.
این روزا زیاد دیده ام زوج هایی که با هم حرف می زنند اما نه واقعا. انگار هرکدام منتظرند نوبتشان شود تا حرف خودشان را بزنند. اصلا مهم نیست دیگری چه می گوید. این دقیقا همان جایی است که دیوارها رشد می کنند.
مهم ترین درسی که گرفتم این بود: هیچ وقت نگو “خودش باید بفهمد”. آدم ها ذهن خوان نیستند. اگر نیاز داری بگو. اگر می ترسی بگو. اگر دوست داشتی بگو. رابطه با سکوت ساخته نمی شود.
😔💔